English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (1439 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
infile U به ستون دو حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
Other Matches
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
air movement column U ستون حرکت هوایی
single file U به ستون یک حرکت کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
control vehicle U خودرونافم ستون یا نافم حرکت
road time U زمان حرکت ستون در روی جاده
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
movement credit U وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post U از این ستون بان ستون
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
diminution U باریک کردن ستون
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
chiropractic U فن ماساژ وجابجا کردن ستون فقرات
crossing the t U قطع کردن راه ستون دشمن
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
file U ستون کردن بایگانی کردن
filed U ستون کردن بایگانی کردن
piled U ستون ستون لنگرگاه
pile U ستون ستون لنگرگاه
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
moved U حرکت کردن
moves U حرکت کردن
to bear oneself U حرکت کردن
whir U حرکت کردن
skews U کج حرکت کردن
to weigh anchor U حرکت کردن
sailings U حرکت کردن
skew U کج حرکت کردن
skewing U کج حرکت کردن
waggles U حرکت کردن
waggling U حرکت کردن
departure U حرکت کردن
departures U حرکت کردن
waggled U حرکت کردن
move U حرکت کردن
sailed U حرکت کردن
waggle U حرکت کردن
sail U حرکت کردن
inch U حرکت کردن
have way on U حرکت کردن
get under way U حرکت کردن
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
crawfish U به پشت حرکت کردن
spiraled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiraling U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralled U بطورمارپیچ حرکت کردن
spiralling U بطورمارپیچ حرکت کردن
crabs U به پهلو حرکت کردن
sailed U با نازوعشوه حرکت کردن
range U سیر و حرکت کردن
spirals U بطورمارپیچ حرکت کردن
to move on U واداربه حرکت کردن
sneaks U دزدکی حرکت ه کردن
whirry U بعجله حرکت کردن
to make an early start U زود حرکت کردن
sneaked U دزدکی حرکت ه کردن
zigzags U حرکت زیگزاگی کردن
ranged U سیر و حرکت کردن
spanked U با سرعت حرکت کردن
zigzagged U حرکت زیگزاگی کردن
ranges U سیر و حرکت کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
spanks U با سرعت حرکت کردن
zigzagging U حرکت زیگزاگی کردن
to tail to the tide U باجزرومد حرکت کردن
spank U با سرعت حرکت کردن
sailings U با نازوعشوه حرکت کردن
spiral U بطورمارپیچ حرکت کردن
sail U با نازوعشوه حرکت کردن
underway U در حال حرکت کردن
sneak U دزدکی حرکت ه کردن
zigzag U حرکت زیگزاگی کردن
streaks U بسرعت حرکت کردن
lugs U سنگین حرکت کردن
larrup U سنگین حرکت کردن
trailing U بدنبال حرکت کردن
trailed U بدنبال حرکت کردن
trail U بدنبال حرکت کردن
pule U باصدا حرکت کردن
darting U بسرعت حرکت کردن
jink U بسرعت حرکت کردن
darted U بسرعت حرکت کردن
lugging U سنگین حرکت کردن
lugged U سنگین حرکت کردن
streaking U بسرعت حرکت کردن
streaked U بسرعت حرکت کردن
streak U بسرعت حرکت کردن
trances U باچالاکی حرکت کردن
trance U باچالاکی حرکت کردن
trails U بدنبال حرکت کردن
lug U سنگین حرکت کردن
skeet U باسرعت حرکت کردن
crab U به پهلو حرکت کردن
make leeway U حرکت پهلویی کردن
dart U بسرعت حرکت کردن
submarines U زیردریا حرکت کردن
laziest U باکندی حرکت کردن
submarine U زیردریا حرکت کردن
lazier U باکندی حرکت کردن
lazy U باکندی حرکت کردن
leapfrog U باجست وخیز حرکت کردن
departing U روانه شدن حرکت کردن
leapfrogging U باجست وخیز حرکت کردن
paddled U با باله شنا حرکت کردن
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
departs U روانه شدن حرکت کردن
choking U مسدود کردن از حرکت بازداشتن
depart U روانه شدن حرکت کردن
troupes U بصورت دسته حرکت کردن
troupe U بصورت دسته حرکت کردن
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
lomomote U از جایی بجایی حرکت کردن
freewheels U با ازادی حرکت وجنبش کردن
change down U به دنده سنگین حرکت کردن
freewheeled U با ازادی حرکت وجنبش کردن
leapfrogged U باجست وخیز حرکت کردن
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
to bolt U با سرعت زیاد حرکت کردن
paddling U با باله شنا حرکت کردن
belt U باشدت حرکت یا عمل کردن
slug U مثل حلزون حرکت کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1wooden poles
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com